سیسمونی

 

سلام.

دیروز جمعه بود و بابا جونم رفت تهران (یافت آباد) و برام سرویس تخت و بوفه سفارش داد.البته قبلا مامانم وبابام با هم رفته بودن اونجا کلی چرخیده بودن و انتخاب کرده بودن.مامانم دیگه دیروز نرفت چون این روزها اصلا حالش خوب نیست.الان ۲ شبه که اصلا نمیتونه بخوابه.خیلی شکمش درد میکنه.گمونم دیگه به دنیا اومدنم خیلی نزدیک شده.

هنوز هم مامانم اینها سر اسم من به نتیجه نرسیدن.حدود ۱۰ تا اسم هست که بینشون نمیتونن یکی رو انتخاب کنن.

راستی هر روز که میگذره استرس مامانم برای زایمان بیشتر میشه.یه کمی میترسه.برای سالم به دنیا اومدن من و کم درد کشیدن مامانم دعا کنین لطفا.

نظرات 1 + ارسال نظر
مهم نیست. شنبه 8 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:31 ق.ظ http://mohbat.blogsky.com/

سالم جالب بود خوشحال میشم به عاشقانه ها بیایی و نظرت را بگی اجباری نیست اگه دوست داشتی التماس دعا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد