سلام
من یه نی نی هستم .۴ ماه دیگه قراره به دنیا بیام.تا این لحظه خیلی مامانم رو اذیت کردم .ان شاالله صحیح و سالم به دنیا میام و جبران اذیتهام رو میکنم.
مادر و پدر خیلی دوستم دارن.این اولین نوشته ی منه که مامانم زحمت نوشتنش رو داره میکشه.الان من تو شکم مامانم تو خونه مامان بزرگم هستم .
خاله رویا فردا امتحان زبان فارسی داره و داره درس میخونه (بماند که هنوز سجع نمیدونه چیه )خاله رویا دانشجوی سال اول رشته جهان گردیه.بعدا مفصل راجع به همه براتون میگم.
مادر بزرگم داره نماز میخونه و احتمالا بعد از نماز برای من دعا میکنه.بابا بزرگم رفته بیرون.کارداشت.من اولین نوه ی این خانواده هستم.کاش خوشگل باشم.
باباجونم کرجه .سرکاره .الهی فداش بشم.خیلی دوسش دارم.اونم خیلی خیلی دوسم داره.
مامانم خسته شده .دیگه نمیتونه به جای من تایپ کنه.بعدا مفصل براتون مینویسم.
خداحافظ.